
خلاقیت… 35
دانایی.. 36
هوش عملی.. 37
توانایی حل مسئله. 37
دانش ضمنی.. 38
2-1-2. توسعه سازمانی.. 38
اصول و ارزشهای توسعه سازمانی.. 42
ویژگیهای توسعه سازمانی.. 43
اهداف توسعه سازمانی.. 44
مدل شناخت سازمان 45
اثر بخشی سازمان. 46
2-1-3. رفتار کارآفرینانه. 47
مدلهای کارآفرینی سازمانی.. 50
ابعاد( ویژگیهای) سازمانهای کارآفرین.. 52
نقش مدیران در رفتار کارآفرینانه. 54
2-2. پیشینه تحقیق.. 56
عنوان صفحه
2-2-1. پیشینه تحقیقات داخلی.. 56
2-2-2. پیشینه تحقیقات خارجی.. 58
2-3. خلاصه و نتیجه گیری فصل.. 60
فصل سوم: روش تحقیق
مقدمه. 64
3-1. روش تحقیق.. 64
3-2. جامعه آماری و روش نمونه گیری.. 64
3-3. روش و ابزارگردآوری دادهها 64
3-4. روشهای آماری مورد استفاده 66
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها
مقدمه. 68
4-1. تحلیل توصیفی پژوهش…. 68
4-1-1.وضعیت جنسیت پاسخگویان. 69
4-1-3. سطح تحصیلات پاسخگویان. 71
4-1-4.وضعیت سمت سازمانی پاسخگویان. 72
4-1-5. وضعیت سابقه خدمت پاسخگویان. 73
دانلود پایان نامه ارشد : بررسی وفاداری مشتریان نسبت به نام …
4-1-6. وضعیت آمار توصیفی سنجههای پژوهش (سئوالات پرسشنامه) 74
تحلیل عاملی تأییدی متغیرهای پژوهش…. 81
4-2-1. مدل اندازه گیری متغییر هوش استراتژیک… 82
4-2-2. مدل اندازه گیری متغییر توسعه سازمانی.. 84
4-2-3. مدل اندازه گیری متغییر رفتارکارآفرینانه. 87
4-2-2.مدل معادلات ساختاری پژوهش (تحلیل مسیر). 89
فصل پنجم: خلاصه، نتیجه گیری و پیشنهادها
عنوان صفحه
مطلب دیگر :
5-1. خلاصه تحقیق.. 93
یافتهها 94
5-2. بحث و نتیجه گیری.. 95
5-3. محدودیتهای تحقیق.. 100
5-4. پیشنهادات… 100
5-6. توصیهها 101
فهرست منابع.. 103
پیوستها 110
چکیده
“هدف اصلی” این تحقیق شناخت رابطه هوش استراتژیک مدیران با توسعه سازمانی و رفتار کارآفرینانه در سازمانهای دولتی ( اداره کل امور تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان مازندران) در سه ماهه اول سال 1394 بود. ” روش تحقیق” در این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی انتخاب شد. جامعه آماری کارکنان به تعداد 310 نفر بوده که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 170 نفر از کارکنان مرد و زن به طور تصادفی انتخاب شدند.” ابزار گردآوری دادهها” سه پرسشنامه استاندارد هوش استراتژیک (با اعتبار 84/0)، توسعه سازمانی (با اعتبار 83/0) و رفتارکارآفرینانه (با اعتبار 84/0) مورد استفاده قرار گرفته است. ” روش تجزیه و تحلیل دادهها” آمار توصیفی و آمار استنباطی( شامل: روشهای مدل اندازه گیری، آزمونهای KMO، بارتلت، دوربین- واتسون، آزمونهای تحلیل مسیر) با استفاده از نرم افزار SPSS و Lisrelانجام شد.” نتایج تحقیق” نشان داد که هوش استراتژیک مدیران با توسعه سازمانی و رفتار کارآفرینانه رابطه مثبت و معنی داری دارد. اما با بررسی متغییر تعدیل گر ویژگیهای جمعیت شناختی، مشخص شد که ویژگیهای جمعیت شناختی بر رابطه بین متغییر مستقل هوش استراتژیک مدیران با متغییر وابسته توسعه سازمانی و همچنین متغییر وابسته رفتارکارآفرینانه تأثیر گذار نیست و رابطه ای وجود ندارد. تنها اثر جنسیت بر رابطه بین متغییر مستقل هوش استراتژیک و متغییر وابسته رفتارکارآفرینانه مؤثر بوده و رابطه معنی داری داشته است.
مقدمه
در دنیای متغییر کنونی، تمامی سازمانها و شرکتها برای بقا، پیشرفت و توسعه تلاش میکنند. تحقیقات علمی با استفاده از ابزارهای مناسب، مدلها و روشهای تحلیلی، نقشی کلیدی را در شناخت منابع انسانی و غیر انسانی که برای بقا و پیشرفت سازمان ضروری است ایفا میکند.
در این فصل کلیات تحقیق مطرح شده و طرحی از تحقیق ارائه گردیده است. که شامل موضوعاتی چون: بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، چارچوب نظری، مدل تحلیلی، فرضیات، قلمرو مکانی و محدوده زمانی و تعاریف واژهها و اصطلاحات میباشد.
1-1. بیان مسئله
عصر امروزی عصر اطلاعات و فرصتها و تهدیدهاست و درک اینکه ما در محیطی پر از هیجان به سر میبریم بسیار اساسی است. باید توجه داشته باشیم که در این محیط پیچیده امروزی رقابت، نه تنها در تولید، خدمات، سرعت، انعطافپذیری و جهانی شدن صورت میگیرد بلکه در مهندسی مجدد مدیریت نیز نمود پیدا میکند. در دنیای پر رقابت که تغییرات به سرعت صورت میگیرد مدیران برای سازش و هماهنگی با دنیای کنونی باید بیاموزند که چگونه تصمیمات را سریع بگیرند و از اشتباهاتی که در زمینه تصمیمگیری داشتهاند درس بیاموزند. مدیرانی در فرآیند تصمیمگیری موفق خواهند بود، که به موقع و در زمان واقعی مسیر اطلاعات را دنبال کنند و بتوانند به صورت شهودی سازمان را عمیقاً درک نمایند.آنچه مسلم است، اینکه هوش از جذابترین نیروهای روانی است که جلوههای آن در موجودات مختلف به مقادیر متفاوت قابل مشاهده و رویت است. هر چه موجودات از تکامل بیشتری بهرهمند بوده و به همان نسبت از پیچیدگی بیشتری برخوردار باشند، از نظر هوشی نیز پیشرفتهتر خواهند بود ( عبداللهی، 1391).
عامه مردم، هوش را توانایی یادگیری و درک صحیح موقعیتهای جدید و موجود میدانند. هوش به استعداد تشکیل الگویی دقیق و واقعی از خود فرد و توانایی استفاده از آن الگو برای استفاده ثمربخش در طول زندگی اشاره دارد. یکی از انواع هوش، هوش استراتژیک است که نمایانگر ارزیابی تغییرات در استراتژی رقابتی در بازه زمانی مشخص است ( همان).
در ادبیات مربوط به هوش استراتژیک آن را به عنوان جمع آوری، پردازش، تجزیه و تحلیل و انتشار اطلاعات که ارتباط زیادی با استراتژیک دارد توصیف میکنند(کوآسا[1]، 2011).
حاصل هوش استراتژیک، رهبری استراتژیک است. رهبری استراتژیک، فرآیندی است برای اثرگذاری بر موفقیت مطلوب چشمانداز که به وسیله رهبران مورد استفاده قرار میگیرد و با تأثیرگذاری بر فرهنگ سازمانی، تخصیص منابع، هدایت از طریق سیاستگذاری و اجماع بر سر محیط جهانی پیچیده، مبهم و غیرقابل اطمینان همراه است. به طور کلی شاخصهای هوش استراتژیک را میتوان به این شرح عنوان کرد: 1) آیندهنگری2) بینشاجتماعی3) همافزایی سازی 4) آینده سازی 5) کلگرایی 6) نگرش فلسفی 7) قدرت تشخیص 8) قدرت پیشبینی 9) استنباط ابهام10) سازگاری 11) تحلیل ذهنی12) یکپارچه سازی 13) کارآفرینی .از نظر گاردنر[2] بصیرت به احساسهای خود در همان زمانی که جریان دارند، مهار احساسهای خود (قدرت خود آرام بخشی در جریان حوادث به منظور تصمیمگیریهای درست)، تنظیم روابط با دیگران، خودانگیختهساز و بصیرت نسبت به احساسهای دیگران از ابعاد هوش درون فردی مربوط هستند( عبداللهی،1391).
سان تزوز [3] فاکتورهای هوش را که مربوط به تواناییهای رهبری است به صورت زیر بیان میکند:
- بررسی مسائل به صورت سیستماتیک
- درک محیط کسب و کار و انعطاف پذیری
- عدم پیروی از قوانین متعارف و قراردادی
- تحلیلی بودن
- عدم مخالفت با تغییر و تشویق برای تغییر
Leave a Reply